DelaliBro

Ali Del

DelaliBro

Ali Del

شعر بد

سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۲۲ ب.ظ

 

پشته میزه محاکمه

خیابون شده عاشقش 

مردمم حکم میدن 

لازم نی خودت باشی

غزلو بخون رفتی غزل میشی بینشون

نشونی بهت میدم

نشون به اون نشون

ذوب زیره ظلم

ذوق مرگ زیره سرب

پاشنه بلند پاها ثم

پارچه مشکی خراسون

احزاب تو فکره تجزیه 

پس نوابغ بی سوابق 

دم رو کول اورشلیم

قبله یک مسلمین

دوره از نشاط 

شام آخر شام غریبانه

نقره داغه عیسا

محمدی فقط گل

تهه کلاس تلمباره تجربست

 

مهده پرورشه گرگا

نه فقط یه پستاندار

حاکمیت اینو میخواد

 تو سفت تر از سخت 

به هر گناهی تن دادی

ولی تهش یه توبه سرپایی 

با هزینه کم

جمعو جوره جیرجیرکا

مثه نجفی ان فقط 

وقتی نباشه خورشید ابوعطا میخونن

صیقلی شدن با این متاع

اونا که شل کردن بنده شلوارو 

عن ارو کپه کپه میخورن

سازنده ی افراطی ترین

برند های دنیا ان 

مسخره تر از جعله اسکناس با عکسه رهبری

جمعه صفه بربری شلوغه

جوون فکره اینه دوتومنی رو با چه دوزی رد کنه

یعنی قربونه دغدغه بره تصدقش مصدقی که

کف گرگی زد به اجنبی

 

 

 

نسل بعد از این

پرت تر از حاشیه ها شهره 

و عاشق شهره تو شهره مجازی

جا صد زدن بیا با یه صد بزن 

غافلیم لگد زدیم به این همه گل 

به خاطره پول میشی یه وسیله

تو حبس میپوسی لنگه وثیقه

حالا ببین کدوم به کارت میاد

محمد یا مسیحه

چرا دین یه پل میشه

توسطه لاشی طنزا

حاشیه منسبا

من سوا په رسوام از این همه مبتذل

کنایه منم

 رندانه داخله زندانه پیکار با هویتا جعلی

خانومای خودمختار به ذلت دادن تن

پرسیدن عیب نی تخمارو کشیدن

از افتابگردون

مظنون به ظنو گمان رسوا شد

بردی ابرو از آسمون

 

 

کندی پوست خلقو به اسمه خالق

حسه قانع کننده ایی نداشت 

بلد بود دیده نشه

فورو شد تو شب

طلبی که وصول نمیشه جز با خون

آسایشه خیلیا

زیره تایره ماشینه تو یه شاسی بلنده

مثه یه تانکه دولوله

و گلوله هاش تیکه ها و طعنه هاته

با پرگاری که دستته

داخله این دایره

به قتل میرسی

چالو خاک میکنمت

یه گونیا رو قبرت

اینه عاقبته کسی که بخواد حقیقتو زیره لجن دفن کنه

خواهشه من اینه شما کوتا کنین دستو

بستنی تونو گاز بزنین تا آب نشده 

میدونم خیلیا دلشون میزنه لک

ولی اون بچه تخصی که بستنیشو پرت کرد تو صورته دلقک

شاید قهرمانه کله بازی هاتون اونه

 

 

لازم نی بباره از آسمون سنگ

 

اینا همه از سنگ شدن

 

رنگ آمیزیشون عالی

 

وابسته به دستان

 

خداشونه 

 

 

 

دیو چو بیرون رود

آقا این نمیره بیرون

اگرم رفت یه دیوه دیگه میاد جاش

مثله سرنگ مثله سرنگ

مزه دهنت افتاده رو دستم یه قطره 

الکل و قاطی میکنی با خونه بیگناها

اینجوری بیشتره گیراییش

حمیدم باشی صفتت شیطانیه

ولی همونم نیستی بدتری از یقین به قتل

تو که قدم نمیزنی تو شهر

 اگرم بزنی

هستی راضی از این همه کفخواب

بی خانمان

خانواده گذاشتنش لبه جدول

خیال میکردن کم میکنن از دردش

ولی خب اینجوری بدتر میشد غرق تو اعتیاد

نکن احتیاط 

پا بزار تو محله شک

بکن به همه به خودت به وجودت به خلقتت

به هر چی که میشنوی

هر چی قرارداده

 

 

 

هر چی قرار دادی

با هر کی قرار داری

به هر کی جواب سلام دادی 

یا به اونا که ندادی

دریغ از یه لبخند 

کودکه کوچکه گوشه کوچه

گوششو بریدن

کوششو تلاش کرد تا گوشه همه رو ببره

معذرت

اگه

 لگد شد کفشت

وسطه جمیعت

یا دمخوره کفترا شد 

آویزون از کابلای 

تیره چراغ برق

شیره سماور

چکه چکه جمع شود

وانگهی دریا خونی

تجربه نشون داده قضاوت غلط

میکنه کونه داورو خونی

 

شاید اینم باشه از بی پولی

یا زیاده خواهی

میندازه از نون خوردن

ننم کرده اینو آویزون از گوشم

پاتو نزاری کج

خودم میزنم

بهشت زیره پاش له

برامون نزاشته اختیاری همش جبر

یه بارم که گذاشتیم کج دیدیم

نمیرسیم به مقصد

حالا بیا بزن پسی ننه به من

که بد میچسبه تجربتو چرخه روزگار

 

من من نکنیم یه بارم بگیم ما

میشه آب دله ما یا گوساله ها

یادنت نره پورسانته ما 

از این همه خیراته حقیقت

البته احسانه بگو خدا قبول کنه

دلعلی 

  • Ali Amini

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی